به خاک من گذري کن چو گل گريبان چاک
که من چو لاله به داغ تو خفته ام در خاک
چو لاله در چمن آمد به پرچمي خونين
شهيد عشق چرا خود کفن نسازد چاک
سري به خاک فرو برده ام به داغ جگر
بدان اميد که آلاله بردمم از خاک
چو خط به خون شبابت نوشت چين جبين
چو پيريت به سرآرند حاکمي سفاک
بگير چنگي و راهم بزن به ماهوري
که ساز من همه راه عراق ميزد و راک
به ساقيان طرب گو که خواجه فرمايد
اگر شراب خوري جرعه اي فشان بر خاک
ببوس دفتر شعري که دلنشين يابي
که آن دل از پي بوسيدن تو بود هلاک
تو شهريار به راحت برو به خواب ابد
که پاکباخته از رهزنان ندارد باک
برچسب ها :
گیسوی مادر از غم بابا سپید شد
امروز هم نیامد و غم خانه را گرفت
امـروز هـم دوبـاره باران شدید شد
مادر کنار سفره کمی بغض کرد و گفت
امسال هم بدون تو سالی جدید شد
ده سال تیر و آذر و اسفند و خون دل
تـا فـاو و فکه رفت ولی نا امید شد
ده سال گریه های مرا دید و بغض کرد
حـرفی نـزد نگفـت چـرا نـا پدید شد
ده سـال رنگ پنجـره هـای اتاق من
همرنگ چشمهای سیاه سعید شد
بعد از گذشت این همه دلواپسی و رنج
مـادر نگفته بـود کـه بابا شهید شد
برچسب ها :
بوی عطر یار دارد جمعه ها
وعده دیـدار دارد جـمعه ها
جـمعـه ها دل یاد دلـبر می کند
نغمه یابن الحسن سر می کند
برای مشاهده متن کامل روی ادامه مطلب کلیک کنید.
برچسب ها :
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد